رژیم آخوندی این روزها بعد از پسا فرجام دست به هر توطئه ای میزند تا بلکه فرجی برایش حاصل شود ولی جز شکست و انزوای بین المللی هر چه بیشتر حاصلی برایش ندارد. از وارد شدن در سوریه و عراق و یمن تا آرژانتین و لبنان و… تا سركوب وحشيانه و اعدامهاي روزافزون در داخل كشور و فشارهاي ضدانساني بر زندانيان سياسي. یکی از این اقدامات، توطئه علیه مقاومت ایران و مشخصا مجاهدان مستقر در کمپ لیبرتی است چرا كه میداند تنها هماورد و تنها نیروی سرنگون کننده اش هستند. يكي از آخرين اين اقدامات گسیل خانواده های وزارتی به ليبرتي جهت ايجاد جنگ رواني و افزايش محدودیت و فشار و محاصره علیه مجاهدان اشرفی است كه به صورت روزانه در جریان است. راستی سوال این است:‌علیرغم اینکه بارها و بارها اعلام کرده است که مجاهدین نابود شده و چیزی نیستند و پایگاهی در داخل ندارند و… ولی چرا این همه علیه آنها سریال تلویزیونی و فيلم سينمايي ميسازد، در خطبه های نماز جمعه علیه آنها تبلیغات میکند، کتاب چاپ میکند، جلسه و نمايشگاه و همايش و… تشکیل میدهد، خانواده های وزارتی را به لیبرتی می فرستد؟ براي جذب يك هوادار ساده مجاهدين و يا جداشدگان از آنها اين چنين هزينه خرج ميكند، راستي برای نیرویی که به ادعاي خودش اصلا وجود ندارد و از بین رفته است و تهديدي برايي نظامش نيست، این اقدامات عجولانه و متنوع و پرهزينه برای چیست؟

یکی دیگر از اقدامات رژيم كه نشان دهنده اوج وحشت و سراسيمگي سراپاي نظام پوسيده است، فعاليت در فضای مجازی است. موضوع اينترنت و وحشت رژيم از آن، آنقدر براي رژيم مهم است كه خامنه اي صراحتا به آن اعتراف كرد و گفت اگر رهبر نبود، خودش مسئوليت فعاليت سايبري رژيم را دست ميگرفت. چند روز قبل نيز محمد جعفر منتظری، دادستان کل رژيم درخواست کرد «برای کنترل آسیب های فضای مجازی، “ستاد بحران” تشکیل شود. وی همچنین از “کندی روند اینترنت ملی” و “سستی برخی مسئولان” در این زمینه گلایه کرده و آن را باعث “تشدید” آسیب های فضای مجازی خوانده است». البته نگراني دادستان جنايتكار رژيم از “آسيبهاي فضاي مجازي” كه آنرا يك بحران فوري براي نظام ميداند، نه سلامت اخلاقي و اجتماعي جامعه است – كه خودشان فاسدترين افراد و اشاعه دهنده و مروج آنند- و نه دلسوزي براي جوانان و آينده آنها. آنچه خامنه اي و محمدجعفر منتظري را از فضاي مجازي ميترساند و به وحشت مياندازد، اين است كه عليرغم همه بگير و ببندها و سركوب وحشيانه و قرون وسطايي، اينترنت تبديل به يك محيط باز براي فعاليت عليه رژيم شده است. و تلاشهاي رژيم براي فيلترينگ و سانسور گسترده، مانع از گسترش اين اطلاعات نميشود. بي جهت نيست كه يكي از دغدغههاي اصلي رژيم مقابله با شبكه هاي اجتماعي از جمله فيس بوك و يا تلگرام و… است. در هشتم خرداد ماه جاري، شورای عالی فضای مجازی رژيم، مصوبه ای را تائید کرد که براساس آن، اطلاعات کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مانند تلگرام باید به داخل منتقل شود. براساس این مصوبه، شرکت‌های خارجی پیام‌رسان که در داخل ایران فعالیت دارند، برای ادامه فعالیت خود ملزم خواهند شد تا «همه اطلاعات و فعالیت‌های مرتبط با شهروندان ایرانی» را به داخل منتقل کنند. كه البت پاسخ تلگرام به اين خواسته رژيم، كاملا منفي بود.پیش از این نیز محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از درخواست دولت برای انتقال سرورهای تلگرام به ایران خبر داده بود. يعني برخلاف آنچه منتظري جنايتكار ميگويد، نگراني او يك چيز بيشتر نيست، آن هم كنترل و سانسور بر كليه امور و شئونات زندگي آحاد مردم است تا به حيات ننگين خودش ادامه دهد. وزارت اطلاعات بدنام نيز همپاي همه ارگانهاي سركوبگر دست به اقدام ميزند تا در فضاي مجازي، به كسب اطلاعات و جاسوسي بزند. که البته در برخي مواقع به شیوه بسیار مضحکي عملی میشود و میخواهد به زعم خود چهره اعضای مقاومت را خدشه دار کند. براي اين منظور، اخيرا اقدام به ساختن اکانتهای قلابی در فیس بوک و یا توییتر، حتي با نام و عکس اعضا و مسئولان سازمان مجاهدین در اینترنت، كرده است تا از طريق ارتباط با هواداران و مخالفان رژيم، از آنها اطلاعات كسب كند. و اگر نتوانست، حداقل اقدام به فرستادن ويروس و آلوده كردن شبكه كند. و يا وانمود كند که گویی صاحب اکانت از سازمان مجاهدین خلق ایران جدا شده و اکنون علیه مجاهدین لجن پراکنی میکند. عناصر وزارتي برای اینکه این حسابهای دروغ را واقعی نشان بدهند، از چند نفر از یگان سايبر هم میخواهند که با این فرد دوست بشوند تا به ظاهر اعتبار كسب كند. اين اقدامات، قبل از هر چيز نشاندهنده افلاس و درماندگی رژیم است. هوشياري و افشای توطئه های رژیم، این گونه اقدامات را در همان نقطه اول خفه میکند. البته این قبيل ترفندها و توطئه ها نه اولین و نه آخرین آن نخواهد بود و مردم و مقاومت ایران بخوبی با این شگردها بخصوص در آستانه برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت ايران در پاریس آشنایی کامل دارند. ما نيز براي نشان دادن عزم جزم خودمان تلاش ميكنيم ضمن بالا بردن فعاليتهايمان در فضاي مجازي، مراسم امسال در پاريس را به نسبت سالهای قبل هر چه پر شکوهتر برگزار کنیم. اين گردهمايي جواب دندان شکنی است به همه توطئه های وزارت اطلاعات و همه اراجیفی که در مورد مجاهدین گفته و میگویند و شرکت هر فرد در آن شلیکی است به قلب انديشه فاسد و مرتجعان تبهكاري كه هيچ فضاي آزادي را به رسميت نميشناسند و ماندگاري خود را فقط با سركوب و جنايت و بربريت و توحش حفظ كردهاند. بدون شك بزودی بساط درهم ریخته اين رژيم توسط مردم و مقاومت ایران درهم کوبیده و به زباله دان تاریخ سپرده خواهد شد و جهانی را از وجود منحوس اين جرثومه های فساد و تباهی پاک خواهند کرد.

فرزانه.م – خرداد۹۵